دستورالعملهای مبهم دولت ترامپ دانشگاهها را در سردرگمی فرو برده و موجی از تغییرات اسمی را به راه انداخته است—نمایشی از تئاتر ضد «بیداری» اجتماعی.
۱۰ مارس ۲۰۲۵
اگر دولت ترامپ در پی ایجاد هرجومرج در دانشگاههای آمریکا بود، بیتردید در این مأموریت موفق شده است. ماه گذشته، دفتر حقوق مدنی وزارت آموزشوپرورش در نامهای به دانشگاهها اعلام کرد که با توجه به تفسیر این نهاد از حکم دیوان عالی در سال ۲۰۲۳ که اقدام تبعیض مثبت را لغو کرد، هرگونه در نظر گرفتن نژاد—نه فقط در پذیرش دانشجو، بلکه در استخدام، اعطای بورسیه، برنامههای حمایتی و «تمامی ابعاد زندگی دانشجویی، علمی و دانشگاهی»—اکنون غیرقانونی است. این وزارتخانه تأکید داشت که حتی سیاستهایی که ظاهراً نژادمحور نیستند اما با هدف افزایش تنوع نژادی طراحی شدهاند، ممنوعاند. دانشگاهها تنها دو هفته فرصت داشتند تا خود را با این دستورالعمل جدید تطبیق دهند، وگرنه با خطر از دست دادن بودجهی فدرال مواجه میشدند.
پیتر لیک، استاد حقوق دانشگاه استتسون فلوریدا، در گفتوگو با من واکنش دانشگاهها را اینگونه توصیف کرد: «حیرتی همراه با هراس.» او افزود: «سؤال این است که باید فرار کنیم، پنهان شویم یا مقابله کنیم؟» نخستین چالش این بود که دانشگاهها اصلاً بفهمند وزارت آموزشوپرورش چه تغییراتی را مطالبه کرده است. از آنجا که این نامه تا حدی سیاستهای DEI (تنوع، برابری و شمول) را هدف قرار داده بود—مفهومی که تعریف حقوقی مشخصی ندارد—بسیاری از مدیران دانشگاهی نمیدانستند که این دستورالعمل دقیقاً چه حوزههایی را در بر میگیرد. بهاحتمال زیاد، دانشگاهها آشکارترین و بحثبرانگیزترین نمادهای DEI، مانند الزام اساتید به ارائهی بیانیههای تنوع را کنار خواهند گذاشت، اما در آن سوی این اقدامات، منطقهای خاکستری و مبهم باقی خواهد ماند.
چالش دیگر این بود که آیا اصلاً دانشگاهها موظف به اجرای این دستورالعمل هستند یا نه. اینگونه اسناد که تحت عنوان «نامهی همکاران گرامی» شناخته میشوند، صرفاً تفسیری از قانون توسط یک نهاد دولتی هستند، نه خود قانون. درک بلک، استاد حقوق دانشگاه کارولینای جنوبی، به من گفت که این نامه، حکم دیوان عالی را بسیار فراتر از آنچه واقعاً صادر شده بود، تفسیر کرده است. او توضیح داد: «دادگاه نگفته که دانشگاهها نمیتوانند برای افزایش تنوع تلاش کنند، اما این نامه چنین ادعایی دارد.» در حال حاضر، گروههای آموزشی علیه اجرای این دستورالعمل اقامهی دعوی کردهاند. شورای آموزش عالی آمریکا، نهادی غیرانتفاعی که نمایندگی دانشگاهها را بر عهده دارد، به مؤسسات آموزش عالی اعلام کرده که اگر پیش از روی کار آمدن ترامپ از قانون پیروی میکردند، اکنون نیز همچنان در چارچوب آن قرار دارند.
بااینحال، هیچ دانشگاهی نمیخواهد نخستین نهادی باشد که بهسختی دریابد این ادعا تا چه حد صحت دارد. ترس از این ابهام، همراه با ماهیت نامشخص اصطلاح DEI و این واقعیت که بخش عمدهای از این سیاستها اساساً نمایشی و نمادین بودند، موجی از تغییرات زبانی را به راه انداخته است—نمایشی از تئاتر ضد بیداری اجتماعی. سیستم دانشگاهی آلاسکا به دپارتمانهای خود دستور داده است که اصطلاحات DEI و اقدام تبعیض مثبت را با عباراتی جایگزین کنند که «ارزشهای فرصت برابر و دسترسی برابر برای همه» را منتقل کند. صفحهی سابق DEI در دانشگاه کارنگی ملون اکنون با عنوان «برتری فراگیر» شناخته میشود. دانشگاه نورثوسترن تقریباً تمامی اشارهها به تنوع را از وبسایتهای خود حذف کرده است. دانشگاه پنسیلوانیا محتوای وبسایت تنوع و شمول خود را بازبینی کرده، بسیاری از مطالب آن را حذف کرده و نام آن را به «احساس تعلق در پن» تغییر داده است. معاون پیشین دانشگاه پن برای تنوع، برابری و شمول اکنون معاون برتری علمی و تعامل نامیده میشود. دانشگاه کالیفرنیای جنوبی دفتر شمول و تنوع خود را در تیم فرهنگیاش ادغام کرده است. دانشگاه آریزونا حتی کلمات «تنوع» و «شمول» را از بیانیهی اراضی خود حذف کرده است. (این دانشگاهها، بهجز دانشگاه آلاسکا که تأیید کرد تغییری فراتر از نامگذاری انجام نداده است، مستقیماً به پرسش من دربارهی میزان تغییراتشان پاسخ ندادند.)
به نظر میرسد این دانشگاهها بر این فرض تکیه کردهاند که تغییر عناوین شغلی و بازنویسی وبسایتها برای دور نگه داشتن دولت ترامپ کفایت میکند. درعینحال، آنها همچنان در جهت ترویج تنوع، برابری و شمول—یعنی خود این اقدامات، نه صرفاً اصطلاحات آنها—پیش خواهند رفت، اما بدون استفاده از واژگان حساس. از دیدگاه آنها، برنامههایی که حفظ کردهاند همواره قانونی بودهاند، زیرا هیچیک شامل تبعیض نژادی آشکار نمیشود. خدماتی مانند راهنمایی دانشجویان کمدرآمد در روند دریافت کمکهزینهی مالی و ایجاد گروههای حمایتی برای دانشجویانی که والدینشان تحصیلات دانشگاهی نداشتهاند، همچنان ابزارهایی حیاتی برای دانشگاهها در جهت جذب و حفظ دانشجویان محسوب میشود. تد میچل، رئیس شورای آموزش عالی آمریکا، در گفتوگو با من گفت: «اولین واکنش دانشگاهها این است که سعی کنند از منطقهی خطر خارج شوند.» او افزود: «وقتی بازرسان دولتی از جستجوی واژگانی برای شناسایی موارد تحقیق استفاده میکنند، منطقیترین اقدام این است که پیش از آنها حرکت کنید.» به گفتهی او، دانشگاهها همچنین بر این نکته تأکید دارند که برنامههای مبتنی بر هویت برای دانشجویان تمام نژادها در دسترس هستند یا در حال گسترشاند تا چنین شرایطی را تضمین کنند.
برای هر دانشگاه، احتمال اینکه دولت فدرال بهدقت بررسی کند که چه تفاوتی میان دفتر «احساس تعلق» و دفتر DEI وجود دارد، چندان بالا نیست. بخش حقوق مدنی وزارت آموزشوپرورش همواره کوچک بوده است و ترامپ بارها اعلام کرده که قصد دارد این وزارتخانه را بهکلی تعطیل کند. حتی اگر این بخش پابرجا بماند، بررسی جزئیات عملکرد بیش از چند دانشگاه برای دولت دشوار خواهد بود. بسیاری از دانشگاهها ممکن است به این نتیجه برسند که تا زمانی که توجه زیادی را به خود جلب نکنند، میتوانند بدون مشکل به کارشان ادامه دهند.
اما اگر این محاسبه نادرست از آب درآید، پیامدهای آن میتواند سنگین باشد. روز جمعه، دولت اعلام کرد که ۴۰۰ میلیون دلار از بودجهی فدرال دانشگاه کلمبیا، شامل کمکهای مالی و قراردادهای تحقیقاتی، بهعنوان مجازاتی برای آنچه «کوتاهی در مقابله با یهودستیزی» خوانده شده، لغو شده است. قانونی بودن این اقدام چندان روشن نیست، چرا که در بیانیهی دولت، از اصطلاحات «لغو» و «مسدود کردن» بودجه بهصورت متناوب استفاده شده است. درک بلک، استاد حقوق، به من گفت که بند ششم قانون حقوق مدنی ایجاب میکند که دولت پیش از قطع بودجهی یک دانشگاه، مراحل آییننامهای مشخصی را طی کند—مراحلی که به نظر نمیرسد در مورد دانشگاه کلمبیا رعایت شده باشد.
نکتهی قابل توجه این است که دانشگاه کلمبیا تصمیمی برای به چالش کشیدن این اقدام نگرفت. در عوض، در بیانیهای اعلام کرد که «در همکاری با دولت فدرال برای بازگرداندن بودجهی دانشگاه تلاش خواهد کرد.» (طبق گزارش وال استریت ژورنال، این دانشگاه ۳۰ روز فرصت دارد تا ثابت کند که اقدامات لازم را برای دریافت مجدد کمکها انجام داده است.) بلک گفت: «بیشتر دانشگاهها تمایلی به ورود به منازعات حقوقی با وزارت آموزشوپرورش ندارند.» و افزود: «مسئله این نیست که آیا آنها از تنوع حمایت میکنند یا نه، بلکه این است که آیا این حمایت برایشان مهمتر از گرفتار شدن در تحقیقات دولتی است؟ قطعاً نه.»
اگر برخی دانشگاههای خصوصی ترجیح دادهاند از دید پنهان بمانند، دانشگاههای دولتی در ایالتهای جمهوریخواه، جایی که مجالس ایالتی و هیئتمدیرههای دانشگاهی همانند دولت ترامپ در خصومت با DEI همنظر هستند، شاید گزینهای جز فراتر رفتن از تغییرات ظاهری نداشته باشند. دانشگاه ایالتی اوهایو در پایان فوریه دفتر تنوع و شمول خود را تعطیل کرد. دانشگاه اوهایو نیز گردهمایی فارغالتحصیلان سیاهپوست را—که از نظر فنی برای همه باز بود—به تعویق انداخت تا انطباق آن با مقررات را بررسی کند. زمانی که تگزاس سیاستهای DEI را در سطح ایالتی ممنوع کرد، دانشگاه تگزاس در آستین ابتدا نام دفتر DEI خود را به بخش تعاملات دانشگاه و جامعه تغییر داد. اما وقتی قانونگذاران ایالتی این تغییر را ناکافی دانستند، دانشگاه دفتر را بهطور کامل تعطیل کرد و ۶۰ کارمند را اخراج کرد.
جکی ورنز، وکیل حقوق مدنی در حوزهی آموزش و عضو پیشین دفتر حقوق مدنی، میگوید که تغییر نام دفاتر یا حذف برخی دورههای آموزش تنوع احتمالاً برای بسیاری مسئلهای مهم نخواهد بود. او در گفتوگو با من اظهار داشت: «اما این نوع دیگری از حمایتهاست که میتواند تأثیری عمیق بر دانشجویان بگذارد. ایجاد فضاهایی در دانشگاههایی که اکثراً سفیدپوست هستند، جایی که دانشجویان اقلیت بتوانند با یکدیگر ارتباط برقرار کنند و از کارکنانی که شبیه آنها هستند و پیشینهای مشابه دارند، حمایت دریافت کنند.»
اکنون DEI رسماً به پایان راه خود رسیده است. اما هنوز زود است که بگوییم چه بر سر اصول بنیادین تنوع، برابری و شمول خواهد آمد. در ۲۸ فوریه، وزارت آموزشوپرورش سندی تحت عنوان پرسشهای متداول منتشر کرد که برخی از پیامدهای افراطی نامهی «همکاران گرامی» را تعدیل میکرد. این سند تأیید کرد که وزارتخانه هیچ کنترلی بر برنامههای درسی دانشگاهها ندارد و برگزاری رویدادهایی مانند ماه تاریخ سیاهان مجاز است، به شرطی که شامل تبعیض یا محرومیت نژادی نشود.
با تغییر زبان و حذف آشکارترین مظاهر DEI مترقی، دولت ترامپ ممکن است اعلام کند که به هدف خود دست یافته است. پیتر لیک، استاد دانشگاه استتسون، در گفتوگو با من گفت: «کلمهی احساس تعلق این روزها زیاد استفاده میشود.» سپس پرسید: «و فکر میکنم چیزی که همه در تلاش برای فهم آن هستند، این است که آیا این کلمهی احساس تعلق هدف بعدی خواهد بود؟» دانشگاهها همچنین بر واژگانی مانند «شکوفایی»، «حفظ دانشجو» و «نتایج آموزشی» تأکید دارند. آنها احتمالاً همچنان بهسمت همان اهدافی حرکت خواهند کرد که دههها در پی آن بودهاند—فقط دیگر آن را DEI نمینامند.
منبع : آتلانتیک