در سرزمینی که درگیر جنگها و نزاعهای بیپایان بود، ورود یک مرد سیاهپوست قد بلند باعث سر و صدای زیادی شد. توماس لاکلی در این مقاله، سفر یاسوکه، اولین سامورایی آفریقایی، به ژاپن را بررسی میکند.
یاسوکه مردی از نژاد آفریقایی بود که در اواخر قرن شانزدهم به ژاپن رسید و به طور گستردهای به عنوان اولین و تنها سامورایی سیاهپوست شناخته میشود (البته او تنها سامورایی خارجی نبود، زیرا فراموش نکنیم ویلیام آدامز، که الهامبخش شخصیت جان بلکتورن در سریال “شگون” بود، نیز یک سامورایی خارجی بود).
اکنون یاسوکه قرار است یکی از شخصیتهای قابل بازی در بازی Assassin’s Creed: Shadows باشد، نسخه جدید این سری بازی که ما را به ژاپن فئودالی خواهد برد. برخلاف بیشتر شخصیتهای اصلی این سری، یاسوکه یک شخصیت تاریخی واقعی است. در اینجا، تاریخنگار توماس لاکلی زندگی این سامورایی آفریقایی را بررسی میکند.
یاسوکه کی بود؟ این مرد که در تاریخ به نام یاسوکه شناخته میشود (احتمالاً نامی ژاپنی از ایزاک) احتمالاً یکی از اعضای قوم جاانگ (دینکا) از آنچه اکنون سودان جنوبی نامیده میشود، بود که در کودکی به هند قاچاق شده بود.
او در هند وارد خدمت رئیس کشیشهای یسوعی در آسیا، آلِساندرو والینیانو شد، که در حال بازدید از مستعمرات هند بود. مقصد نهایی والینیانو ژاپن بود، جایی که موفقترین مأموریت یسوعیها در آسیا در آنجا قرار داشت. او در سال ۱۵۷۹ با همراهی محافظان و خدمتکار خود، یاسوکه، به ژاپن رسید.
اولین گزارش از یاسوکه در ژاپن به بازدید او در سال ۱۵۸۱ از کیوتو، که آن زمان پایتخت کشور بود، اشاره دارد. در مسیر سفر، گروه کشیشان یسوعی از شهر بندری ساکای گذشتند، جایی که جمعیت زیادی برای دیدن این آفریقایی تجمع کرده بودند؛ ساختمانها به دلیل فشار تماشاگران خراب میشد و صف کشیشان یسوعی به شدت مختل شد. برای فرار از جمعیت، یاسوکه مجبور شد از میان ازدحام مردم هیجانزده با اسب عبور کند.
او نه تنها اولین آفریقایی بود که آنها دیده بودند، بلکه از نظر ژاپنیها یک “غول” به حساب میآمد – ۱۸۸ سانتیمتر قد، خوشتیپ، هوشمند و سرگرمکننده، با قدرت ده مرد.
و چون بودا اغلب با پوست سیاه به تصویر کشیده میشد، بسیاری او را به عنوان یک بازدیدکننده الهی میدیدند.
این استقبال پر سر و صدا در کیوتو نیز تکرار شد، جایی که هزاران نفر برای شاهد بودن به استقبال او آمدند. او پناه به کلیسای یسوعی برد، اما جمعیت درها را شکستند و خواستار دیدن او شدند؛ برخی از تماشاگران حتی زیر دست و پا کشته شدند.
یاسوکه چگونه به سامورایی اودا نوبوناگا تبدیل شد؟ قدرتمندترین دلاور جنگی در ژاپن، اودا نوبوناگا، در معبد هوننو-جی در نزدیکی کیوتو دادگاه برگزار میکرد. او خواست که بداند چه چیزی آرامش او را مختل کرده و زمانی که در مورد یاسوکه شنید، دستور داد که فوراً ملاقاتش کنند.
تا آن زمان یاسوکه توانسته بود زبان ژاپنی را به خوبی یاد بگیرد و قادر بود با نوبوناگا گفتگو کند. دلاور جنگی که به شدت مجذوب شده بود، از یاسوکه خواست که از کمر به بالا لباسش را درآورد و پوستش را بمالد تا ببیند آیا رنگ تیره پوستش واقعی است. وقتی فهمید که بله، پوست او واقعاً سیاه است، شادمان از این مهمان شگفتانگیز مهمانی بزرگی ترتیب داد و هدایای نقدی زیادی به یاسوکه داد، به طوری که او بلافاصله ثروتمند شد.
چند روز بعد، نوبوناگا از والینیانو خواست که آیا میتواند یاسوکه را به خدمت بگیرد؛ یاسوکه به عنوان حامل سلاحهای نوبوناگا – موقعیتی با عزت زیاد – و مشاور در امور خارجی به خدمت او درآمد.
چند ماه بعد، یاسوکه حقوق ماهانهای دریافت کرد، در قلعه آزوتی در شمال شرقی کیوتو سکونت یافت، خدمتکارانی داشت و یک شمشیر کاتانا دریافت کرد. کاتانا نماد یک جنگجوی سامورایی است، بنابراین در ژاپن به طور سنتی درک میشود که یاسوکه اولین سامورایی غیرژاپنی مستند بوده است.
آیا یاسوکه برای اودا نوبوناگا جنگید؟ در طول سال بعد، یاسوکه حداقل یک بار در میدان جنگ همراه نوبوناگا بود. آنها در حال فتح مناطقی در شمال کوه فوجی بودند که مدتها در دست خاندان تاکدا، دشمنان قسم خورده اودا، قرار داشت. یک روزنامهنگار ژاپنی در سفر بازگشت به آزوتی، درست در جنوب کوه مقدس، یاسوکه را مشاهده کرد.
در ژوئن ۱۵۸۲، نوبوناگا یک حمله بزرگ علیه دشمنان دیرینه خود، خاندان موری، در غرب کشور آغاز کرد. ارتش بزرگی در میدان جنگ حاضر بود و نوبوناگا با حدود ۳۰ نفر از جمله یاسوکه برای جبهه حرکت کرد.
در کیوتو، آنها در معبد هوننو-جی، همان معبدی که یاسوکه ۱۵ ماه قبل در آن با نوبوناگا ملاقات کرده بود، شب را گذراندند. در ساعتهای پیش از سپیدهدم ۲۱ ژوئن، ارتش ۱۳,۰۰۰ نفره آکهچی میتسوهیده، که پیشتر یکی از فرماندهان مورد اعتماد نوبوناگا بود، به محل حمله کرد.
بیشتر مدافعان با تیراندازی کشته شدند و بازماندگان توسط دست از پا در آمدند.
در طول درگیری، معبد آتش گرفت. هنگامی که شعلهها در معبد پخش شد، نوبوناگا دستور سپکوکو (خودکشی سنتی) را صادر کرد. طبق افسانهها، آخرین دستور او به یاسوکه صادر شد و از او خواست تا از افتادن سرش به دست دشمنان جلوگیری کند.
چه اتفاقی برای یاسوکه پس از مرگ نوبوناگا افتاد؟ یاسوکه به نزد سرپرست جدید خاندان، پسر و وارث نوبوناگا، اودا نوبوتادا، فرار کرد؛ اما او تنها حدود ۲۰۰ نفر نیرو داشت که به سرعت توسط شورشیان شکست خوردند و خود او نیز مجبور به خودکشی شد. یاسوکه به پیش آکهچی آورده شد که دستور داد او را به یسوعیها بازگردانند.
این آخرین اشاره مستند تاریخی به یاسوکه است. در تاریخ، گزارشهایی از مردانی مشابه یاسوکه در ژاپن وجود دارد، اما مشخص نیست که آیا آنها همان یاسوکه بودند یا خیر. شواهدی وجود دارد که نشان میدهد او در ژاپن برای یک قرن دیگر به یاد آورده شده بود تا اینکه داستان او فراموش شد.
امروزه، سامورایی آفریقایی دوباره به عنوان یک شخصیت در بازیهای کامپیوتری، انیمهها، کمیکهای مانگا، فیلمها، کتابها و تئاتر زنده شده است.
توماس لاکلی استادیار در کالج حقوق دانشگاه نیهون در توکیو است و به همراه جفری جیرد نویسنده کتاب African Samurai (۲۰۱۹، هانوور اسکوئر؛ منتشر شده در بریتانیا توسط اسپیر به نام Yasuke) میباشد.
منبع: هیستوری اکسترا